ماه سی و پنجم: پَــــــــــــــــــــر...
یادت هست از آن عادت همیشگی بابا و مادرمان که مدتی ست همواره درست سرِ هر سه ماه به جانِ موهایمان می افتادند؟! درست در بیست و هفت ماهگی، سی ماهگی ، و آخرین بار در سی و سه ماهگی ... البته خواندنِ ماجرای کوتاهی موهایمان در پانزده ماهگی نیز خالی از لطف نیست و می توانی آن را اینجا ببینی و همۀ این اسناد و مدارک حاکی از آن است که چه آن زمان که ما برای کوتاهی مو به آرایشگاه رفته ایم و چه آن زمان که در منزل مورد اصلاح واقع شده ایم، در هر دو مورد بدجور در برابر کوتاهیِ موهایمان مقاومت به خرج داده ایم ولی چشمت روزِ بد نبیند که این بار به فاصلۀ دو ماه، افکارِ شیطانی کوتاهی زلف این جانب از مخیّلۀ بابا و مادرمان گذشت و ما را کچل نمود! آاااااااا...